برخلاف آنچه که بعضی تصور میکنند، معنای تقوا این نیست که از خدا بترسیم تا خدا ما را نزند! مگر خداوند از همان آغاز بنا دارد که ما بزند تا از او بترسیم.ترس شیعیان از خداوند به خاطر این است که از شدت محبتی که دارند، میترسند و مراقب هستند که نکند تقصیری از آنها سر بزند و خداوند از آنها ناراحت شود.
آن بُعدی از اعمال ما که به خداوند میرسد؛ تقوای آن است
* مرور آیات قرآن به ما نشان میدهد که موضوع تقوا چقدر برای پروردگار عالم اهمیت دارد؛ تا حدی که ایمان با تمام ارزشی که دارد، گاهی اوقات مقدمهای برای تقوا میباشد. وقتی قرآن را مطالعه میکنیم، میبینیم که قبل یا بعد از بسیاری از اوامر الهی، از تقوا سخن به میان آمده است و این یعنی اینکه تقوا مقدمه یا نتیج? این اوامر و نواهی است. همچنین میفهمیم که هر نوع خوب بودن، غیر از خوب بودنِ از روی تقوا، در نزد خداوند بیارزش است و این یعنی اساساً بیارزش است. «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»(مائده/27) یعنی فضیلتی که انسان بدون تقوا بخواهد آن را کسب کند، اصلاً فضیلت محسوب نمیشود، نه اینکه فضیلت باشد و خداوند آن را قبول نکند.
* خداوند میفرماید: «لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى مِنْکُم؛(بدانید که) هرگز گوشت و خون این قربانیها نزد خدا (به درجه قبول) نمىرسد لیکن تقواى شماست که به (پیشگاه قبول) او خواهد رسید» (حج/37) در آن زمان بر اساس خرافات، وقتی برای خداوند قربانی میکردند، خون آن را به خان? کعبه میزدند. اما خداوند در این آیه میفرماید: آنچه که از قربانی شما به من میرسد، گوشت و خون قربانی نیست، بلکه تقوای شماست که به من میرسد. یعنی آن بُعدی از اعمال ما که به خداوند میرسد؛ تقوای آن است. این معنا را میتوان به اعمال دیگر انسان نیز بسط داد؛ مثلاً اگر ما صدقه میدهیم، پول آن به خدا نمیرسد بلکه آن چیزی که از این عمل ما به خدا میرسد،تقوای ماست. (مشروط به اینکه عمل ما از روی تقوا باشد)
تقوا یعنی مراقبت برای حفظ رابط? شیرین ما با خدا
* فرآیند ارتباط با خداوند (که از آن به تقوا تعبیر میکنیم)، دارای سه جزء است و باید هر س? این اجزاء با هم رعایت شوند و هر یک از آنها اگر نباشد، تقوا حاصل نخواهد شد.
1. بنا را بر این بگذاریم که ارتباط خود با خدا را حفظ کنیم. بعضیها بنا دارندکه موفق باشند، از زندگی بیشترین لذت را ببرند، از دیگران بهتر باشند و... اما بنا ندارند که ارتباط خود را با خدا حفظ کنند و خداوند را هم در کنار دیگر امور،در یک گوشه از زندگی خودشان نگه میدارند. اینها همان کسانی هستند که خداوند در موردشان میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ»(حج/11)
2. با مراقبت دائمی برای «حفظ این ارتباط»، تلاش کنیم و فرامین مولای خود را اطاعت کنیم.
3. نگاه ما در این مراقبت دائمی، هر لحظه باید به این باشد که آیا خدا از من راضی است یا نه؟ و اینکه آیا من توانستهام این مراقبت را درست انجام دهم یا نه؟
ترسیدن از خداوند معنای خوبی برای تقوا نیست
* برخلاف آنچه که بعضی تصور میکنند، معنای تقوا این نیست که از خدا بترسیم تا خدا ما را نزند! مگر خداوند از همان آغاز بنا دارد که ما بزند تا از او بترسیم! امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «وَ هُمْ فِی ذَلِکَ خَائِفُونَ أَنْ لَا یُقْبَلَ مِنْهُمْ وَ لَیْسَ وَ اللَّهِ خَوْفُهُمْ خَوْفَ شَکٍّ فِیمَا هُمْ فِیهِ مِنْ إِصَابَةِ الدِّینِ وَ لَکِنَّهُمْ خَافُوا أَنْ یَکُونُوا مُقَصِّرِینَ فِی مَحَبَّتِنَا وَ طَاعَتِنَا»(کافی/ج8/ص128) ترس شیعیان از خداوند به خاطر این است که از شدت محبتی که دارند، میترسند و مراقب هستند که نکند تقصیری از آنها سر بزند و خداوند از آنها ناراحت شود. در قرآن کریم هم خداوند میفرماید: «وَ الَّذینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَه؛ و آنان که میدهند آنچه میدهند، در حالى که دلهایشان نگران و لرزان است»(مؤمنون/60)
* آنچه که به حیات انسان به عنوان یک عبد، رونق میدهد و او را به خواستههای عمیق و اصیل خود میرساند، ارتباط او با مولای خود (خداوند) است و مهمترین جایگاهی که ارتباط عبد و مولا حفظ میشود، امر مولا و اطاعت عبد از اوست. وقتی یک عبد، از فرامین مولای خود تبعیت کند، هم این رابطه حفظ میشود و هم عاطف? بسیار شدیدی در عبد نسبت به مولا به وجود خواهد آمد. ما باید با شنیدن امر خداوند به تقوا، سرشار از عاطفه و محبت شویم. زیرا وقتی خداوند به ما میفرماید «اتقوا الله» یا «فایای فَاتَّقُون» سخن پروردگار مانند سخن پدر دلسوز و مهرانی است که به کودک خردسالش میگوید: «دست مرا بگیر تا آسیبی به تو نرسد» در این لحظه، حتماً محبت و عاطفهای در دل فرزند ایجاد میشود.
* البته رعایت تقوا و مراقبت دائمی برای حفظ رابطه با خداوند، کار دشواری است اما اگر اردوگاهی باشد که در آن ولیالله به نمایندگی از خداوند در آن حضور داشته باشد، میتوان در کنار او به خوبی برای حفظ این رابطه تلاش کرد. با صفاترین اردوگاهی که تا کنون شکل گرفته است اردوگاه کربلاست که یاران باوفای اباعبدالله(ع) در کنار او زیباترین و شیرینترین رابطه با خداوند را تجربه کردند. البته یک اردوگاه زیبای دیگر نیز انشاءالله در آینده شکل خواهد گرفت و آن اردوگاه مهدیفاطمه(عج) است...
نظر |